زندگی نیک وی آچیچ مرد بدون دست و پا، پیشنهاد می شود اگر قسمت اول را مطالعه نکردید از طریق همین لینک مطالعه کنید .
این فکر مثبت را از ذهن خود بیرون نکن :هرکاری ممکن است .هنگامی که موجی بلند تو را به کناری پرت می کند ،جا نزن ،مایوس نشو،بلکه خود را برای موج بعدی آماده کن .از این پرتاب شدن به مثابه یک تجربه آموزنده استفاده کن .شکست ها ،شکست نیستند،شکست ها ،تجربه اند،درس اند،بنابراین شکستی وجود ندارد .
گاهی ممکن است احساس کنی همه جهان علیه تو بسیج شده اند ،اما بدان که شرایط زودگذرند . برای هر مسئله ای ،راه حلی است .کمک،از جایی می رسد که انتظارش را نداری .
بنابراین ،هیچ چیز غیر ممکن نیست.
نکته آن است که اگر بجویی،می یابی ،آری،جوینده ،یابنده است.اگر به دنبال راهی برای برون شد از وضعیت کنونی هستی،آن راه را بجو ،بی تردید،آن را خواهی یافت. تا زمانی که نفست می رود و می آید و نفس می کشی ،فرصت ها هم هستند و برای تو هستند.
ضرب المثل ژاپنی هست که می گوید هفت بار زمین بخور و هشت بار از زمین بلند شو .
به یاد داشته باشیم که زندگی فقط شکست تنها نیست :زندگی،آزمون و خطاست.هر آدم موفقی را که می شناسم ،به هر حال روزی شکست را تجربه کرده است .آن ها می گویند شکست های گذشته برای پیروزی کنونی شان ضروری بوده است.آن ها شکست را تجربه کرده اند ،اما تسلیم نشده اند . در عوض مشکل خود را بررسی کرده اند ،سخت تر کوشیده اند .اگر نمی توانی بر شکست های خود چیره شوی،همین نکته حاکی ست که تو شکست های خود را شخصی کرده ای.تا موقعی که بازی به پایان نرسیده است،هنوز برای بردن وقت هست.اگر بازی را ترک کنی ،این تو هستی که مسئله هستی،نه باختن. اگر می خواهی ببری باید خود را شایسته برد بدانی و مسئولیت بردن بازی را به عهده بگیری.
وجود به طور کامل ناکامل خود را دوست بدار
روزی در سفر به آسیای شرقی ،برای بیش از از سیصد بازرگان فعال و موفق سخنرانی کردم . در پایان که همه داشتند سالن سخنرانی را ترک می کردند ،یکی از حاضران ،که همچون دیگران موفق و کامیاب به نظر می رسید ،به من نزدیک شد و گفت :نیک کمک ام کن ؟
شگفت زده شده ام چگونه چنین آدمی که صاحب سه بانک بزرگ خصوصی بود از من کمک بخواهد ؟
او گفت : من دختر خوب و زیبایی دارم که از خودش راضی نیست هر وقت در آینه نگاه می کند خودش را زشت می بیند .این موضوع مرا ناراحت کرده .نمی دانم چرا او نمی تواند موهبت های خدادایش را ببیند و قدر بداند .چه کنم که او نیز بتواند در خودش آن چیزهایی را ببیند که من در او می بینم ؟
هیچ چیز برای پدر و مادر دردناک تر از آن نیست که شاهد رنج بردن فرزندشان باشند. اگر ما به دلایلی از خود متنفر باشیم ،همین تنفر موجب صدها ضایع روحی دیگر در ما می شود . اگر نگاه خود را به آنچه نداری بدوزی ،آنچه داری را نیز ضایع می کنی.
خدا ما را به بهترین و شگفت انگیزترین وجهی آفریده است .پس چرا برای ما تا این حد دشوار است که خود را همینطور که هستیم دوست بداریم؟
به جای اینکه توجه خود را به کاستی ها ی خود ،شکست های خود،یا اشتباهات خود معطوف کنی ،به این توجه کن که چه چیزهای داری و با داشته های خود چه کارهای می توانی انجام دهی .قرار نیست تو مطابق توقع دیگران باشی. قرار است تو خودت باشی .همانی که خدا دوست می دارد . تو می توانی از کامل بودن تعریف خود را داشته باشی. بنابراین کامل بودن را از نو تعریف کن .